۱۰.۲۴.۱۳۸۵

جنس مخالف (پاک کردن صورت مساله) گفتاردوم

راه اول پاک کردن صورت مساله

این راه حل اصولا تو کشور ما خیلی مد هست و اغلب برای همه مسائل به کار میره و به خیال خودمون جواب میده، پیشنهاد میدم مطلبی که با عنوان "تحلیلی جالب از اعتیاد" قبلا نوشتم رو حتما بخونید چون بیش از اون که در مورد اعتیاد باشه در مورد حل مسائل به صورت کیلیویی در کشورمون هست و کمی از عواقب اون بحث میکنه

راه حل مذکور در سطوح مختلف استفاده میشه از جمله

1- والدین: نمیذاریم بچمون به هیچ وسیله ای با جنس مخالفش ارتباط داشته باشه

الف- مکالمات تلفنیش رو کنترل می کنیم، مواظب هستیم که پای اینترنت بجز جستجوی علمی(!!!) هیچ کار دیگری نکنه

ب- اینترنت، ماهواره، کتبی که در این موضوعات هست و ... رو از اون می گیریم و حتی بعضی خانواده ها سریال های تلویزیونی رو هم قدغن می کنند

ج- هر گونه فعالیت در مجموعه هایی که جنس مخالفش حضور داره مثل NGO ها، انجمن ها، گروه های دانشجویی و ... رو منع می کنیم

د- از ارتباطش با دوستایی که احتمال می دیم اونو منحرف کنن جلوگیری می کنیم

ه- اصولا بچمون رو زیر ذره بین می گیریم که اصلا نتونه به راه غلط بره وگرنه کارش رو به کرام الکاتبین می سپاریم

2- مسئولین متعصب:

الف- در محیط هایی که تحت نظارت ما هستند مستقیما تذکر می دهیم و در صورتی که در خارج از محیط نیز موردی شنیده شود مطابق ضوابطی که خود تصویب می کنیم برخورد خواهیم کرد

ب- نه تنها ارتباط را کنترل می کنیم بلکه اجازه بحث در این موضوعات را نیز نمی دهیم (در تحقیقی که خودم داشتم یکی از کارشناسان ارشد روانشناسی به من می گفت که در کلاس های درس ما نیز بحث در مورد جنس مخالف ممنوع بود) و برخورد می کنیم

ج- رسانه های عمومی اجازه اطلاع رسانی در این موضوعات را ندارند چرا که ممکن است عده ای که اصلا در این جریانات نیستند نیز منحرف شوند

د- صدا و سیما و سایر رسانه ها باید فقط به پخش برنامه هایی بپردازند که هیچ مشکل عمومی جامعه را به تصویر نکشد و همه طبق ایده آل های ما زندگی کنند تا الگوسازی انجام شود

ه- ماهواره را ممنوع می کنیم، اجازه چاپ کتاب نمی دهیم، اجازه مباحثه و تحقیق نمی دهیم، فیلترینگ اینرنت می کنیم، NGO ها را می بندیم، اردوهای مختلط را تعطیل می کنیم، همه فیلم و سی دی هایی که با الگوی ما سازگار نیست را از سطح جامعه جمع می کنیم و ... و هر وسیله منحرفی را از دست خارج می کنیم

و- قوانین سنگینی تصویب می کنیم و با قوای قهریه همه مابقی مردم را به راه راست هدایت می کنیم و راه ورود انحراف را از هم سو مسدود می کنیم

3- بعضی جوانان متعصب:

الف- ما اصلا با جنس مخالفمون سلام هم نمی کنیم،نگاه هم نمی کنیم

ب- هر کسی با جنس مخالفش صحبت کنه حتما مشکلی داره و برماست که به هر صورتی با این ارتباط مقابله کنیم و در هر موقعیتی تذکر بدیم، یا بالعکس بعضی در دل دعا می کنن که به حال این ضالین دچار نشن اما دخالتی هم نمی کنن

پ-اصولا هر جور ارتباط حتی نگاه کردن به جنس مخالف رو حروم می دونن مگر این که فیلترهای لازم رو اون افراد طی کرده و فقط قصد ازدواج باشد

حالا بخوام ردیف کنم این شروط و گروه های فکری تا بی نهایت ادامه دارند اما شاید برای نمونه جند مثال بالا کافی باشه، اما حالا می مونه استدلال های شخصی من که چرا راه حل های فوق پاک کردن صورت مساله و غیرعملی است

قبل از این که به بررسی موردی بپردازم یه نکته رو اشاره می کنم و اون اینه که در این دوره و زمونه لاجرم ارتباط با جنس مخالف بوجود خواهد آمد چه در مقوله علمی، فرهنگی، سیاسی چه مقوله شغلی و چه ... پس این که آن را انکار کنیم غیرقابل قبول می باشد و در این بین آگاهی دادن به جوانان وظیفه اصلی ماست

در مورد ممنوعیت راه های ارتباطی باید قبول کنیم که در این زمان واقعا این را راه بسیار مشکلی است و اگر جوان قصد ارتباط با جنس مخالف را داشته باشد بالاخره از طریقی این راه را پیدا خواهد کرد، شاید رایجترین راه ها تلفن، چت، نامه، در راه محل تحصیل، موبایل و ... که بی شک جلوگیری از همه آن ها به سادگی مقدور نخواهد بود و اصلا باعث پنهان کاری هایی می شود که بسیار خطرناک تر می تواند باشد

چندی پیش مردی 65 ساله را در اصفهان به علت تعارض به تعداد زیادی دخترهای جوان گرفتند، یکی از راه های اسیر کردن دختران برای این مرد این بود که عکس دخترانی که با دوست پسرهای خود به بیرون می رفتند را می گرفت و به واسطه همین عکس ها آنها را تهدید می کرد که برای جلوگیری از اطلاع خانواده با او همکاری کنند

این گسستگی خانواده ها و پنهان کاری ها عواقب بسیار خطرناک تری نیز می تواند داشته باشد و شاید به علت تعصبات شدید و وجود نداشتن رابطه صمیمی والدین با فرزندان بوجود می آید و باعث می شود فرزندان با تظاهر به جستجوی علمی به چت بپردازند یا با تظاهر به کلاس ها یا دروغ های دیگر به گردش روند و عواقب آن را برای جلوگیری از برخورد تند خانواده به جان بخرند و در صورت بروز مشکل نیز به خانواده نخواهند گفت و این راه را برای سودجویان هموار خواهد کرد همانطور که کسی از سواستفاده فرد فوق خبردار نشده بود

راه جلوگیری از فیلم ها و سی دی ها بی شک دیگر تقریبا غیرعملی است چرا که نشر و توزیع این گونه محصولات با سرعت بسیار بالا در نقاط مختلف انجام می شود و امروزه سی دی رایتر در بسیاری از خانه ها یافت می شود و هزینه یک سی دی کمتر از دویست توما ن خواهد بود و حتی ماهواره و دیگر وسایل نیز بسیار سهل الوصول شده اند

در دنیای تبلیغات امروز اگر ما خود محصولات فرهنگی و تغذیه فکری جوانان رامهیا نکنیم بی شک بیگانگان با ابزارهای خود آنها را جذب خواهند کرد و بی شک در این مسیر محصولات ما باید قابل رقابت با موارد دیگر باشند در این رابطه می توانید نوشته با عنوان "نرگس" را بخوانید که توضیحاتی که مفید می دانستم آنجا ذکر کرده ام و در مورد موسیقی نیز چنین بحثی در نوشته های پیشین داشتم

بستن دریچه گفتگو در مورد روابط دو جنس حتی در محیط دانشگاه ها که سابقا انجام میشد عواقب وخیمی داشت که بعدا روشن تر شد، این تعصبات تا جایی بود که مساله بلوغ را نیز والدین برای فرزندان بیان نمی کردند و موارد زیادی خودکشی دخترانی که بالغ می شدند نیز گزارش می شد که از عدم صمیمت فرزند با خانواده و عدم اطلاع رسانی کافی ناشی می شد و در سنین بالاتر نیز مشکلات مشابه دیگر که با نمونه های آنها بارها روبرو شده ایم و فرزندانی که این گونه سوالات را نمی توانند در محیط خانه مطرح نمایند آنها را از هم کلاسی ها و ... خواهند پرسید و گاه اطلاعات کاملا نادرست و منحرف کننده ای در اختیار آنها گذاشته خواهد شد

عدم ارتباط کامل با جنس مخالف نیز مشکلاتی را ایجاد می نمود و باعث رویاپردازی مثبت و منفی در اذهان هر دو طرف می شد، برای نمونه مواردی سراغ داشتم که تنها شرط دختر یا پسر برای ازدواج فقط این بود که طرف مقابل ظاهر اسلامی داشته و به اصول اسلام پایبند باشد که بعد از طلاق یا زندگی سخت به این نتیجه می رسیدند که ملاک های ارزیابی و فکرشان از جنس مخالف باید سال ها پیش تصحیح می شد

در مورد قضاوت در مورد دیگران حتی در ذهن اولا یک نکته عرض کنم که رفقای متعصب تند (البته الحمدلله در دانشگاه از این رفقا ندیدم) اولا بنابر حکم اسلام همه برادر و برابر و مسلمانیم مگر این که بر خلاف کسی چیزی ثابت شود که بی شک اثبات تهمت های شما چهار شاهد نیاز دارد و از آن گذشته بالاتر گفتم لا جرم ارتباط با جنس مخالف در جامعه ما وجود دارد اما بحث الگویی نکته قابل بحث دیگری است. ثانیا فقط بجای ادامه بحث داستان زیر را بخوانید

ابتدایی بودم که کتاب داستان راستان شهید مرتضی مطهری رو خوندم توی اون کتاب خوندم که جوونی در زمان پیامبر(ص) هم عصر ایشون بود که هر روز صبح برای دیدن جمال اون حضرت به مسجد میرفت مردم رو کنار می زد و چهره اون حضرت رو می دید و می رفت تا این که روزی اون نیومد و پیامبر احوال اونو از اصحاب پرسیدن و و برای خبر از احوال او به محل کسب و کار او رفتند و به ایشان گفته شد که او فوت کرده است و پیامبر (ص) فرمودند چطور آدمی بود؟ پاسخ دادند آدم خوبی بود اما زیاد به دنبال زن ها می رفت و پیامبر پاسخ دادند بی شک بدانید که به علت علاقه ای که به من داشت خدا گناهان او را خواهد بخشید

حالا رفقا چگونه شما در مورد دیگران به سادگی قضاوت می کنید؟ و اگر آنها که شما می بینید چنین عشقی در دل داشته باشند به یقین بدانید شاید از شما هم مسلمان تر باشند و در این صورت گمان بد شما نیز غیبت آن ها خواهد بود و برای شما سنگین خواهد بود، دوست داشتم از حضرت علی (ع) که برای شهادت در مورد ارتباط زن و مردی فرستاده شده بودن نیز بنویسم اما باشد برای بعد، فعلا شما در دل هم قضاوت نکنید تا بعد

نوشته امروز خیلی طولانی شد، من هم در ایام امتحانات فاینا هستم تا اینجا فقط قسمتی از صورت مسئله گفته شد اما فعلا کا فی است

یه شعر دیگه که قمیشی می خونه

تصور کن اگه حتی تصور کردنش سخته!
جهانی که هر انسانی تو اون خوشبخته خوشبخته!
جهانی که تو اون پول و نژاد و قدرت ارزش نیست!
جواب هم‌صدایی‌ها پلیس زِد شورش نیست!
نه بمب هسته‌ای داره، نه بمب‌افکن نه خمپاره!
دیگه هیچ بچه‌ای پاشو روی مین جا نمی‌زاره!
همه آزاده آزادن، همه بی‌درد بی‌دردن!
تو روزنامه نمی‌خونی، نهنگا خودکشی کردن!

جهانی را تصور کن، بدون نفرت و باروت!
بدون ظلم خود کامه، بدون وحشت و تابوت!
جهانی را تصور کن، پر از لبخند و آزادی!
لبالب از گل و بوسه، پر از تکرار آبادی!

تصور کن اگه حتی تصور کردنش جرمه!
اگه با بردن اسمش گلو پر میشه از سرمه!
تصور کن جهانی را که توش زندان یه افسانه‌س!
تمام جنگای دنیا، شدن مشمول آتش‌بس!
کسی آقای عالم نیست، برابر با هم‌اند مردم!
دیگه سهم هر انسانِ تن هر دونه‌ی گندم!
بدون مرزو محدوده، وطن یعنی همه دنیا!
تصور کن تو می‌تونی بشی تعبیر این رویا!



۴ نظر:

ناشناس گفت...

فقط وقتش را دارم که بگم جالب بود و امیدوارم به درد بقیه بخوره من که خودم در این موارد مشکلی ندارم، یا بهتر بگم مشکل دارم ولی مشکل من این هست که نمی فهمم چرا این قدر پسر ها و دخترها در ایجاد رابطه با هم مشکا دارن و چرا جامعه ما این قدر در این موارد عقب مونده و تکاما نیافته هست

ناشناس گفت...

salam
bakhshe aval va dovome neveshtehaye ravabete jense mokhalef ro khoondam
az faaliatetoon dar chenin zaminehai vazeh ast ke ensane chandboodi hastid va az in lahaz shoma ra tahsin mikonam
va albate delsooz vali tasavoram in ast ke ta zamani ke hes mikonid hadafetan moghadas ast hich manei nabayad ghader basdad shoma ra az rasidan be hadafetan baz darad
gofte and ke residan bahaneist baraye raftan
movafagh bashid

Moeen گفت...
این نظر توسط نویسنده حذف شده است.
Moeen گفت...

سلام
در مورد تعریف شما تشکر می کنم اما هر آدمی اگه چند بعدی نباشه شاید هرگز نتونه به کمال مطلوب برسه و به نظرم من خودم هم برای چند بعدی بودن خیلی کم مایه گذاشتم
در مورد تقدیس هدف هم عرض کنم که بعضی هدف های متعالی تر وجود داره که برای رسیدن به اونا آدم مجبور میشه از هدف های پایین تر بگذره و واسه همین شاید برای اهداف اولیه لازم نباشه آدم تا آخرش پای کارش وایسه
اما در هر صورت از لطفتون ممنونم