۱۰.۲۱.۱۳۸۵

ناگفته هایی از عزای نابجای محرم

توی ماشین که نشستم صدای نوار با بقیه ماشین ها فرق داشت، راننده داشت نوار عزاداری امام حسین(ع) رو گوش می داد، توی مسیر تا وقتی به خونه رسیدیم هی با خودم کلنجار رفتم که با طرف سر بحث رو باز کنم یا نه و آخر هم بدون هیچ کلمه ای پیاده شدم

هنوز تا محرم مدتی باقی مونده، شاید طرف به استقبال رفته بود و شاید هم همیشه نوارهای عزاداری رو گوش میده، فی النفسه از نظر من این حرکت نه لزوما مثبت و نه منفی هست و دلیلی هم که می خواستم با راننده سر صحبت رو باز کنم این بود که جوون بود و بهش میومد آدم با اعتقادی باشه، اما چرا نوار عزاداری!؟ هرگز با آدم هایی که آهنگشون گوش آدمو کر می کنه نخواستم بحث کنم چون فکر می کنم شاید هیچ منفعتی نداشته باشه... اما خوب

می دونین عاشورا حرمت بالایی داره اما اگه واقعیت اونو حس کنیم و از ظاهرش بیرون بیایم یه دنیای دیگه میشه، سعی می کنم یکی دوتا نوشته رو در مورد کربلا بنویسم و انشا الله اگر محرم کتاب حماسه حسینی رو خوندم شاید با دست پرتر بنویسم اما اینجا از چیز دیگری می خوام بگم

رفقا شماها اگه دل به مذهب دادین تا حدی که بجای صدای بلند نوار این عزاداری ها رو گوش می دین بیاین یه جور دیگه به قضیه نگاه کنین، عزای محرم رو برای محرم بذارین اما وقتتون رو باقی وقت های سال به چیزای اختصاص بدین که بینشتون رو زیاد می کنه. مثلا بیاین و نوارهای (یا CDهای( سخنرانی رو گوش بدین که پایه های اعتقادیتون قوی بشه، یا حتی در مورد همون محرم بیاین و بحث های عقیدتی رو گوش کنین

نوار اون راننده عزیز به نظر من شاید تزریق فکر و اندیشه محرم کمتر داشت و فقط به ظاهر محرم پرداخته بود که بالطبع ثواب خاصی را برای فرد دارد اما اگر پایه های عقیدتی رو محکم کنه به یقین ثوابش مضاعف هست و حتی نوحه ها رو هم دقت کنین مثلا اونایی که مرحوم آقاسی خونده یه بار محتوایی دیگه داره

نمی خوام اینجا بحث کربلا کنم اما در همین حد بگم که اگه مثل اون چیزی که شنیدیم فقط مثل یه عاشق کربلا به محرم نگاه کنیم برای ما فایده ای نداره و شاید یه سفسطه ساده یه آدم فردا ما رو به تله بندازه، اگه کربلا رو متاسفانه مثل عده ای فقط شهادت عده ای تشنه به همراه خانواده هاشون بدونیم که برای ما هزاران مصداق امروزی خواهند آورد که پاسخ گویی به سفسطه جویان با اعتقاد صرف به ظاهر محرم محاله

در ضمن واسه رفقا سوتفاهم نشه که من با نوارگوش دادن و این حرفا مشکل دارم، هرگز من خودم همه جور نواری گوش دادم از سنتی تا پاپ، از خونده های همه جور خواننده ای هم خوشم اومده، از عصار و شادمهر و قمیشی بگیر تا ناظری و شجریان و ... و کنسرت هاشون هم رفتم اما بحث من چیز دیگری بود که فکر می کنم تا حدی تونستم منظورم رو برسون

می دونین متاسفانه بعضی رفقای ما همه چی رو باهم قاطی می کنن، مثلا کسی می گفت شنیدم فلانی گفته نوارهای عبدلی (بوی سیب و حرم حبیب و ...) یا کویتی پور یا ... مشکل داره و نباس گوش بدین، آخه رفقا داستان موسی و اون بیابانگرد رو شنیدین پس این حتی اگه این نوارها با افکار شما سازگار هم نبود دلیل بر اون نقدهایی تند نمی شه در حالی که واقعا از نظر مضمون هم نوارها محتوای خوبی دارند

مصداق مشکل آقایون با این خواننده ها شبیه چند سال پیش در شیرازه که فکر کنم بعد از کنسرت علیرضا عصار یکی از آقایون توی مناظره زنده تلویزیونی از رییس فرهگ و ارشاد فارس انتقاد شدیدی کرد که حتی اگر وزارت ارشاد به این خواننده ها مجوز داده شما نباید اجازه اجرای کنسرت بدهید و اون بنده خدا در جواب صحبت قشنگی کرد و گفت اقای فلانی اگه ما جلوی عصارها رو بگیریم شک نکنین که ذائقه مردم به سوی شجریان نخواهد رفت بلکه همه هجوم به نوارهای اونور آب میارن که ما دیگه هیچ نظارتی نداریم، هر کنسرت که توی لندن باشه 24 ساعت بعد شما می تونین فیلمشو ایران گیر بیارین پس ما باید برای هر سلیفه که با عقایدمون منافات نداره در داخل خاکمون به اندازه کافی مصداق داشته باشیم

حالا همین حکایته، آقای عزیز اونی که با نوار عزاداری عشق می کنه عشق خودشه داره اما اونا که شاید به اون سیاق عادت ندارن ممکنه این جوری جذب بشن، حرفه آخر این که فلانی برو بررسی کن ببین مولودی و نوحه ها مصداقی غیر از عشق به ائمه و الگوها مذهبی دارن؟ اگه نه پس چرا به این نوارها که بازم عشق ائمه هستن خرده می گیرین

اصلا حالا که تا محرم خیلی وقته بنشینین و با خودتون فکر کنین محرم چی بوده؟ چرا بعد از 1300 سال هنوز حرف محرم هست؟ اصلا این همه آدم مظلوم تو تاریخ قتل عام شدن اما چرا محرم این همه متفاوت شده؟ اصلا فکر کنین اکتفا به ظاهر محرم می تونه سازنده باشه یا حتی مخرب!؟ اگه هم خواستین گرچه اطلاعات کمی دارم اما شاید بتونیم با هم بحث کنیم

دوست داشتم از تحریفات عاشورا، بحث توکل در مقابل شرک و ... هم بنویسم (که امروزه مخالفای تشیع خیلی روی اونها مانور میدن)، اما باشه برای بعد که هممون کمی بیشتر فکر کردیم

- یه اتفاق جالب برام افتاد اونم این بود که نوشته بالا رو دم ظهر نوشتم اما روی وبلاگ نذاشتم، عصر داشتم برای رفیقی صحبت می کردم که: توی تاکسی بودم و راننده نواری گذاشته بود که یه جمله گفت که من خیلی برام جای تعجب بود:"دوست دارم یه روز از خواب بیدار شم و ببینم که شدم سگ ابالفضل" ( اصلا حساسیت به این عقاید بود که منو واداشت متن بالا رو بنویسم) و اون رفیق به من گفت که وزارت ارشاد شدیدا با این موضوع داره مقابله می کنه و خصوصا شعر بالا رو ممنوع کرده و کار نظارتش بر روضه خون ها رو داره افزایش میده، راستشو بخواین از این یه کار خیلی خوشم اومد و حیفم اومد دست مریضاد نگم

مثنوی عاشورا مرحوم آقاسی
سلام بر تو و نیزه ای که حامل توست
به محملی که درونش تمامی دل توست
سلام بر تو بر زلف عنبر افشانت
نگاه غم زده ی زینب پریشانت
دشت پر از ناله و فریاد بود
سلسله بر گردن سجاد بود
فصل عزا آمد و دل غم گرفت
خیمه دل بوی محرم گرفت
زهره منظومه زهرا حسین
کشته افتاده به صحرا حسین

دست صبا زلف تو را شانه کرد
بر سر نی خنده مستانه کرد
چیست لب خشک و ترک خورده ات
چشمه ای از زخم نمک خورده ات
روشنی خلوت شبهای من
بوسه بزن بر تب لبهای من

تا زغم غربت تو تب کنم
یاد پریشانی زینب کنم
آه از آن لحظه که بر سینه ات
بوسه نشاندند لب تیرها
آه از آن لحظه که بر سینه ات
بوسه نشاندند لب تیرها

آه از آن لحظه که بر پیکرت
زخم کشیدند به شمشیرها
آه از آن لحظه که اصغر شکفت
در هدف چشم کمانگیر ها
آه از آن لحظه که سجاد شد
همنفس ناله زنجیر ها

قوم به حج رفته به حج رفته اند
بی تو در این بادیه کج رفته اند
کعبه تویی کعبه به جز سنگ نیست
آینه ای مثل تو بی رنگ نیست
آینه رهگذر صوفیان
سنگ نصیب گذر کوفیان

کوفه دم از مهر و وفا می زدند
شام تو را سنگ جفا می زدند
کوفه اگر آینه ات را شکست
شام از این واقعه طرفی نبست
کوفه اگر تیغ و تبرزین شود
شام اگر یکسره آذین شود
مرگ اگر اسب مرا زین کند
خون مرا تیغ تو تضمین کند

آتش پرهیز نبرد مرا
تیغ اجل نیز نبرد مرا
بی سر و سامان توام یا حسین
دست به دامان تو ام یا حسین
جان علی سلسله بندم مکن
گردم از خاک بلندم مکن
عاثقبت این عشق هلاکم کند
در گذر کوی تو خاکم کند
تربت تو بوی خدا می دهد
بوی حضور شهدا می دهد
مشعر حق عزم منا کرده ای
کعبه ی شش گوشه بنا کرده ای

تیر تنت را به مصاف آمدست
تیغ سرت را به طواف آمدست
چیست شفابخش دل ریش ما
مرحم زخم و غم و تشویش ما
چیست به جز یاد گل روی تو
سجده به محراب دو ابروی تو

بر سر نی زلف رها کرده ای
با جگر شیعه چه ها کرده ای
باز که هنگامه برانگیختی
بر جگر شیعه نمک ریختی
کو کفنی تا که بپوشم تنت
تاگیرم دامنه ی دامنت

هیچ نظری موجود نیست: