۱۱.۲۷.۱۳۸۵

جنس مخالف گفتارچهارم

از روز اول که من این موضوع رو شروع کردم هدفم بحث در مورد عشق های کیلویی بود و امروز می خوام بگم چطوری میشه کیلویی عاشق شد! و بعد

ابتدا معمولا آشنایی ها خیلی ساده است، از یه ارتباط ساده توی یه کلاس موسیقی یا دانشگاه یا کامپیوتر یا زبان یا ...، یا همسایگی یا خویشاوندی یا چت یا همین وبلاگ نویسی(!) یا سایت هایی مثل کلوب و ارکات یا متاسفانه محافلی با حمایت های دولتی که برای اهدافی دیگر بنیان نهاده شده است یا مراجعه به شرکت ها یا اداره ها یا مغازه ها یا دوره های خاصی چون مسابقات علمی، فرهنگی، ورزشی، المپیاد ها یا همایش ها یا حتی هم مسیری یا سینما یا ...شروع میشه، بعد خوب این ارتباط ادامه پیدا می کنه و پیرو اون ارتباط وابستگی ایجاد میشه و فرد احساس نزدیکی با طرف مقابل می کنه (چقدر کیلویی دارم شرح میدم) و بعد عشق

بذارین یه مثال بزنم، تابستون پیش دانشگاهی یه دبیر داشتیم گفت بچه ها از هر درسی که بدتون میاد هی به خودتون تلقین کنین که عاشقشین و روش وقت بذارین، من اون موقع عربی شوتی داشتم اما هی این تلقین رو انجام دادم و من که عربی دبیرستان رو به زور خونده بودم تو کنکور نود درصد زدم ، شاید بگین بابا این عشق یه چیز دیگه هست، اما نه دقیقا همینه، از یه تلقین شروع می شه

روز اول ملت از یه خصوصیت فرد خوششون میاد (عیننا مثل علاقه به درصد کنکور) بعد به تدریج هی به خودشون می گن که آره این همونه که من می خوام و همیشه این طور هست که حتی اگه به خودتون بگین یه چوب خشک رو دوست دارین بعد از یه مدتی می بینید که فوق العاده به اون چوب وابسته شدین، بعد از مدتی همون عشق کیلویی به سراغتون میاد

روز اول ملت شاید اصلا فکر عشق و عاشقی نباشن، حتی از نظرشون یه دوستی ساده موقت دارن اما به دلیل فکرهایی که گاه برای خودشون می کنن یا تحریک های دیگرون بعد مدتی ارتباط و وابستگی که ایجاد شد فکر هایی از عشق توی ذهنشون نقش می بنده و هرچه بیش تر به این موضوع فکر می کنن و بیشتر با خودشون کلنجار میرن بدتر میشن، این که واستون میگم نمونه هاشو زیاد دیدم

بعد از مدتی همون چیزایی که دکتر شریعتی در مقاله "دوست داشتن از عشق برتر است" میگه پیش میاد و سراسر وجود طرف مقابلشون رو حسن می بینن و حتی به خودشون القا می کنن که اون طرف همه زندگیشون هست و بدون اون هیچ چیزی معنی نداره، بدون این که حتی طرف مقابل رو کامل بشناسن

از این نمونه عشق های فله ای بسیار زیاده و زندگی خیلی از رفقای ما رو تباه کرده، و حالا بیاین از این ملت بپرسین چقدر در مورد طرف مقابلشون اطلاعاتی دارن که به درد زندگی بخوره، می بینین فقط میگن ما هم دیگه رو دوست داریم و برای این عشق از هر چیزی می گذریم، الحمدلله این روزا هم خدا داده شعر عشقولانه، آهنگ های قشنگ، پاتق های خوب(!)، راه های ارتباط مختلف و ... که دیگه ملت می بینن الکی الکی از یه سوال کوچیک از یه نفر پرسیدن رسیدن به جایی که همه زندگیشون رو در گرو اون فرد گذاشتن

بعد از مدتی همه رفتارهای طرف مقابل براشون ایده آل ذهنیشون میشه و منطق رو کنار میذارن و به خودشون این طور القا می کنن که دقیقا همه خصوصیاتی که از یه نفر برای ازدواج توقع دارن در وجود اون طرف هست و هیچ توقع دیگری ندارند، این در حالی هست که روز اول از جمال طرف، یا سواد اون، یا یه رفتارش، یا اعتقادات مذهبی یا حتی ضد مذهبی و یا ... طرف بیش تر خوششون نمیومد اما دیگه بقیه ملاک هاشون رو طوری عوض می کنن که با اون فرد بخونه

باور کنید که زیاد دیدم که همین عشق کیلویی سراسر وجودشون رو میگیره و دیگه می شن مجنون و میخوان واسه لیلی بمیرن (!) و دیگه حالا بشین پای حرفشون می بینی اصلا در مقابل طرف مقابل منطق رو کاملا از دست دادن و فقط همون طرف رو می خوان و بدون اون دیگه هیچ، و اگه طرف بهشون نگاه کنه فکر می کنن داره براشون میمیره و هر حرکت فرد رو اونجور تفسیر می کنن که اون هم ته دلش دوسشون داره

فاجعه وقتی اتفاق میفته که این رابطه کیلویی دو طرفه بشه و هردو بخوان واسه اون یکی بمیرن(!) حالا بیا و ببین

چشمتون روز بد نبینه که یکیشون به هر دلیلی بره سراغ یه یاره دیگه، اون وقت میشن تنها نرین موجود عالم، افسرده میشن، راهی بجز خودکشی واسشون نمی مونه و از این حرفا

شاید این نوشته رو که بخونین اگه خودتون از این آدمای عاشق باشین میگین این بابا اصلا عاشق نبوده و نفهمیده که چطوری عشق سراپای وجو آدمو می گیره و ... و دست آخر ول می کنین و میرین و اگه هم درگیر این بحث ها نشده باشین که از هفت دولت آزادین و میگین طرف دیونس، اما من اگه حرفی می زنم روی حساب آدمایی که دیدم می زنم و به هیچ وجه توی یه نوشته نمی تونم همه حرفا رو بزنم و رفقایی که داشتم که اسیر این عشق های کیلویی بودن ساعت ها با هم بحث می کردیم تا دست آخر مگر به کمک یه عامل خارجی می تونستم قانعشون کنم تا چه برسه با یه نوشته بشه منظور رو بیان کرد

اگه سمبل های این گفتارها رو بخواین پیدا کنین کافیه با بینش روشن و بدون عینک به اطرافتون نگاه کنین و مصداق های زنده روشنی رو می بینید، اما حداقل سه بحث داریم

اول: تشریح این عشق های کیلویی با جزئیات بیشتر و نمونه های آن در جامعه

دوما: چه کسی در قبال این عشق های کیلویی مقصر است و چرا این گونه عشق ها در جامعه ما تا این حد رواج دارد!؟ (قبلا گفتم کافی است جملات عشقولانه را در گوگل جستجو کنید تا مصداق های زنده را ببینید یا به چت روم ها بروید یا خیابان ها یا ...) که بعدا بحث می کنیم

سوما: ایده آل رفتار با جنس مقابل چیست؟ نحوه صحیح رفتار چگونه است؟ عشق واقعی چگونه است؟

و هزاران مورد دیگر که شاید فرصت بحث در مورد همه آن ها اینجا نباشد

البته این چیزی که من نوشتم خیلی کلی یه چیزایی گفتم اما متاسفانه در مورد درصد زیادی صادق است، اما بسته به محل زندگی، سطح فرهنگ، چگونگی روابط خانوادگی، تجربه های شخصی، بینش های فردی و ... ملاک های ارتباطی با جنس مقابل بسیار متفاوت است و پارامترهای تاثیرگذار متفاوت خواهد بود

اما با یک نقد کلی شاید بتوانیم در آینده در مورد معضلات ناشی از ارتباط های ناصحیح از جمله فشارهای جنسی در جامعه بر یک جنس خاص و حتی مواردی متاسفانه بسیاری از بحث در مورد آن امتناع می پردازند چون فحشا، ایدز، فرزندان نامشروع و... بحث کنیم که بالطبع این بحث ها بسیار سخت و ظریف خواهد بود اما با غفلت فروان شاهدیم که آمار آنها روز به روز افزایش می یابد و متاسفانه حتی گریبانگیر قشر باسواد و فرهنگ جامعه نیز شده است و از یک غفلت تا یک عمر بیچارگی پیوندهایی می یابیم

۶ نظر:

ناشناس گفت...

Shayad behtar bashe aval rooye mozooe sevom bahs kard har chand ke ideali vojood nadare!!! Age hameye ma zamani be in asl yaghin peida konim ke ertebate adama ba ham ertebate afkar va tarze fekreshoone shayad kheili az moshkela hal beshe.man motaghedam in tarzefekre mane ke aksolamale tarafemoghabelamo baes mishe (dar vaghe mishe fekre moghabelo be samte oon chizi ke mikhay bekeshooni) pas nirooye ke afkare man daran kheili ghavi hastan!!!
Hala vaghti man nadoonam che rahi doroste va asle avalo faramoosh konam be mahzi ke moghabele jense mokhalef gharar gereftam (1000 mashalla) be dalile dashtane tarze tafakore ajib gharibva nadorost 1000ta chiz be zehnam khotoor mikone va …yedafe mishe hamin eshghaye alaki . pas in barmigarde be khodam !
Amma chera tarze fekre man injoori mishe??? Be nazare man moshkele omdash khanevadeha va adame agahi az tarbiate doroste .kam hastan khanevadehayee ke pabepaye bachashoon mese ye doost bahash rah berano dar kenare dadane agahi behesh bezaran azadane tajrobehayee ham karde bashe .aksaran migan in ravabet bade va too zehne bacheha azash ye ghoole gonde misazan adamie doos dare bebine che khabare va emtehan mikone vali chon bineshe kafi nadare tiresh khata mire.amma age az roze aval be jaye inke azash ghoul besazan vasash asle avalo roshan mikardan oon moghe oon tooye ertebatatesh negah nemikard ke tarafe moghabelesh az jense khodeshe ya na !!! va ravabet maaghoolane boodan ….

Moeen گفت...

سلام
در قدرت افکار افراد شکی نیست اما اون چیزی که به صورت کلی بیان شد و من اصرار دارم مسئله بازتر بشه از وجود نداشتن بینش کافی ناشی می شه، اگه رفتار ما نمی تونست در روابط اجتماعی موثر باشه، زندگی فاجعه می شد، حتی در بحرانی ترین زمان ها هم یه فکر صحیح می تونه آدمو نجات بده، محتملا داستان شاگرد بزاز در داستان و راستان رو خوندید اما من بحث کردم که یک جانبه قضاوت نکنیم تا اولا این موضوعات پیش نیاد و ثانیا اون آدم که بینش نداشته تا یه عمر زخمی این عشق مسخرش نشه
اما در مورد خانواده ها هم بگم تا قسمتی از حرف ها رو موافقم اما خانواده هایی هم می شناسم که بالعکس واسه بچه هاشون جنس مخالف رو اسطوره می کنن و حتی مشکلات بدتری پیدا می کنن
در مورد این که بچه ها جنس مخالف رو مثل جنس موافق بدونن نظرم اصلا موافق شما نیست، چون اصول این دو کاملا متفاوت است و اقتضای عرف ما نیز فرق هایی دارد در اولین نوشته ام قبلا در این مورد مثالی زدم اما این موضوع در مورد فرهنگ های مختلف متفاوت است، دوستی می گفت در تهران فلان دختر در مراسم عروسی خود دوست پسرهای خود را دعوت می کند، حالا شما می توانید تصور کنید که در یک شهرستان داماد بتواند باور کند که که همسرش دوست پسر داشته؟! تا بعد

ناشناس گفت...

Dorood.
Khob age nazare man in chizie ke shoma matrah kardin khodamam bahash mokhalefam vali man hamchin chizio nagoftam man age migam vasash mohem naboodesh ke az jense khodesh boodan ya na dalilesh ineke in afkar hastan ke baham dar eretebatan va bahse jensiat ham vase afkar matrah nistesh dar zemn tooye sooratmasaaleye man eretbat ye chize kheili mamool va addie .Shoma migid masaln felani doostpesaresho davat karde tooye maarseme aroosish khob inja ye bahs hastesh ke doostpesar az dide shoma ki bashe? Ke age az hamoon kilooyeea bashe ke asle avalle man naghz mishe pas in fard shamele harfe man nemishe ba tavajoh be inke hatta tooye dine ma ham matrah shode yek lahze sohbate nabejaye 2ta namahram harame!
Age migam bahse jensiat mohem nistesh vase ineke befarz X rahe sahiho too zendegish peida karde etefaghan tooye masiresh ba Y ke hamfekr va ham hadaf ba khodesh hast ashna mishe hala vaseye inke mibinan ba hamfekrie ham rahattar be hadaf va kamal miresan ezdevaj mikonan(sharayete dini va keshvaremoono dar nazar migirim) ama Xba adamhaye dg ham dar ertebat boode va hast .be nazare man 2 halate dorost vojood dare ya inke be ham nemiresan ya ham ke hamoon ke mesal zadam ke inam vase ineke har 2 asheghan va mibinan ke ba ham mitoonan be eshgheshoon beresan(manoozram eshghe moghadase! )
Oon khanevadehayee ham ke dg ziadi azadi midano gheido bandharo be daste faramooshi misparan ham asle avale mano naghz mikonan vase hamine ke ba shekast movajeh mishan!!azadi ke ba fekro andishe be dast nayamade bashe hamin moshkelato ham dare ya khanevadash kheili azadi kashki behesh dade ya ham ke khodesh ba rahe nadorost mire jade khaki bejaye inke bere too jadeye azadi vase hamin har 2 halatesh ba shekast rooberoo mishan!

Moeen گفت...

سلام یا به قولی درود
عرض کنم که اگه ممکنه کامنت ها رو فارسی بذارین تا بشه راحت خوندشون
می خوام بدونم، اون که کامنت گذاشته مگه مرجع تقلید هست که حکم حرامی ارتباط با نا محرم رو داده؟! آخه کودوم آیه قرآن یا کودوم حکم مراجع این طور گفته؟! دوست عزیز اگه واسه حرفتون سند دارین بگین و اگه از من که احکام مراجع رو در این زمینه خوندم بپرسین می گم هیچ گاه ارتباط با نامحرم رو هیچ کس حروم نکرده؟! اگه منظورتون آقایونی هست که دم ز مسلمونی می زنن و حروم دونستن، گردن خودشون،اسلامشون هم واسه خودشون اما مراجع که من ندیدم همچین حکمی داده باشن (البته منظور از کلمه نابجای شما می تونه حکم رو برعکس کنه)، بگذریم
در مورد سایر صحبت هاتون هم من بگم که این نوشته در مورد عشق کیلویی کوچه بازاری بوده نه در مورد نقد ارتباط دو جنس! مطمئنا من اینجا بحثی از روابط درست رو نداشتم و با درصد زیادی از حرف هاتون موافقم اما اصلا این نوشته در مورد روابط صحیح دو جنس نبوده
اگه نظر من رو بخواین حتی همون عشق کیلویی هم مقدسه!اصلا عشق حتی عشق مادی موجب کمال میشه و شایسته احترام هست! و لی اینجا من می خواستم چیز دیگری بگم، اگه می تونین به پله دوست داشتن دکتر شریعتی برسین و نه تنها یه معشوق مادی بلکه با همه عالم و آدم دوست باشین! وگرنه عاشق بشین اما کیلویی نه! آخه زندگی بدون عشق نمیشه!{به جهان خرم از آنم که جهان خرم از اوست عاشقم به همه عالم که همه عالم زاوست}، شاید بعدا در مورد عاشق شدن هم صحبت کردیم حق نگهدارتون

ناشناس گفت...

درود
به هر حال یکی از مشکلات نوشتن اینه که خواننده لحن رو نمیشنوه و هر کس میتونه برداشتی از اون داشته باشه.
من کلمه نابجا رو پر رنگ تایپ کردم ولی اینجا اینجوری نشد تقصیر من نیست .و منظورم از این حرف این بود که این چرندیاتی که گاها شنیده میشه حتی توسط جوان های مملکت که ما محدودیت داریم و فلان و امان همش باد هواست.ولی هنوزم بر این باورم که اگه هر کسی در رابطه با ارتباط افکار به یقین برسه خیلی از مشکلات حله.در ضمن کسی هم با عشق و عاشق شدن مخالفتی نکرد چرا که همه چیز بر همین مبناست ;)

Moeen گفت...

سلام
آره مشکل عظیمیه! آخه من نمی دونم الان لحن جملتون چطوریه؟! لابد یه جای جمله"منظورم از این حرف این بود که این چرندیاتی که گاها شنیده میشه حتی توسط جوان های مملکت که ما محدودیت داریم و فلان و امان همش باد هواست."لحنتون عوض میشه! آخه اگه نمی شد می گفتم ما محدودیت داریم اما با مبنای عقلی ومنطقی
بی شک ارنباط افکار از صحیح ترین راه های ارتباطه اما توی پرانتز ذهنیتون می گم که خودتون فکر کنین: کودوم افکار؟! مگر نه اینه که افکار آدما دائم عوض میشه؟ افکار جوون 15 ساله یا 20 ساله یا 35 ساله یا ..؟! حتی اونا که کیلویی عاشقن فکر می کنن که روی فکر این کارو کردن؟! شاید بد نباشه که قبول کنیم افکاری مثمر ثمر هست که تغذیه شده باشه و از بینش دیگران استفاده کرده باشه، ببخشید حواسم نبود اینجا قرار نبود جز کیلویی حرف نزنیم